چگالی کلمه کلیدی یا Keyword density یک مفهوم اساسی از بهینهسازی موتور جستجو (SEO) است. درک نحوه عملکرد چگالی کلمات کلیدی بسیار مهم است، زیرا میتواند تأثیر مستقیمی بر روی دید محتوای سایت شما در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) و هزینههای کمپینهای بازاریابی آنلاین شما داشته باشد.
اهمیت نسبی چگالی کلمات کلیدی در اکثر الگوریتمهای رتبهبندی موتورهای جستجو، ازجمله گوگل، در طول سالها تغییر کرده است، بنابراین درک اینکه چگونه این مفهوم بر سئوی شما در دنیای پس از الگوریتم پاندا تأثیر میگذارد، بسیار مهم است.
چگالی کلمات کلیدی چیست؟
چگالی کلمه کلیدی (Keyword density) به تعداد دفعاتی که یک کلمه کلیدی در یک صفحه وب مشخص یا در یک قطعه از محتوا ظاهر میشود بهعنوان نسبت یا درصد از تعداد کل کلمات اشاره دارد. گاهی اوقات به این فرکانس کلمه کلیدی در یک صفحه وب نیز گفته میشود.
فرمول چگالی کلمه کلیدی یا Keyword density
در صورت نیاز، چگالی کلمات کلیدی را میتوان بهعنوان یک رقم خاص نیز محاسبه کرد. برای تعیین چگالی کلمه کلیدی یک صفحه وب، بهسادگی تعداد دفعاتی که یک کلمه کلیدی استفادهشده است را بر تعداد کل کلمات صفحه تقسیم کنید. نتیجه حاصلشده چگالی کلمه کلیدی آن صفحه است. مثلاً در یک متن 1000 کلمه تکرار 10 بار کلمه کلیدی به معنی 1000/10 است و این یعنی چگالی یک درصد کلمه کلیدی. این میشود چگالی کلمه کلیدی یک صفحه.
TF-IDF چیست؟
یک روش پیشرفتهتر برای اندازهگیری چگالی کلمات کلیدی، TF-IDF است. این آمار اغلب در بازیابی اطلاعات یا متنکاوی بهعنوان راهی برای تعیین میزان اهمیت یک عبارت معین برای یک سند استفاده میشود. تغییرات TF-IDF ممکن است در برخی شرایط توسط موتورهای جستجو برای تعیین کمیت ارتباط محتوای صفحه با درخواست جستجوی کاربر مورداستفاده قرار گیرد، اما مانند همیشه، بسیاری از عوامل سئوی دیگر نیز نقش دارند.
چگالی کلمه کلیدی مناسب برای سئو چیست؟
مانند تقریباً تمام جنبههای سئو، در مورد چگالی کلمه کلیدی، هیچ قوانین مشخصی وجود ندارد. شما هیچ دستورالعملی از گوگل پیدا نمیکنید که دقیقاً به شما بگوید یک قطعه محتوا باید حاوی چه تعداد کلمه کلیدی باشد و همچنین هیچ ارقام یا آمار خاصی وجود ندارد که بتوانید بر آن تکیه کنید که میزان متراکم بودن یا عدم نمایش کلمات کلیدی را در سایت شما تعیین کند.
بااینحال، ملاحظاتی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا اطمینان حاصل کنید که محتوای شما بهینه است که میتواند دید محتوای شمارا افزایش دهد و تجربه کلی مخاطبان شمارا بهبود بخشد.
کیورد استافینگ چیست؟
حدود 10 سال پیش، زمانی که سئو هنوز به معنای واقعی آنقدر پیشرفت نکرده بود، تکنیکی به نام «کیورد استافینگ یا پر کردن کلمات کلیدی» بسیار محبوب بود. پر کردن کلمات کلیدی عبارت است از جمعکردن تا حد ممکن کلمات کلیدی در یک صفحه وب، اغلب به روشی که برای خواننده ناخوشایند و غیرطبیعی باشد.
بهطورمعمول، این کار با گنجاندن پاورقیهای طولانی در پایین صفحات وب، که حاوی ده ها یا حتی صدها گونههای کلیدی جزئی از عبارتهای جستجوی رایج است، انجام میشود.
اگرچه این روش ممکن است امروزه غیرعادی به نظر برسد، اما این تکنیک به متخصصان بهینهسازی موتورهای جستجوی بیپروا راهی بیدردسر برای رتبهبندی در صفحه اول نتایج گوگل برای تقریباً هر کلمه کلیدی که میتوانید تصور کنید ارائه میدهد. در آن زمان، الگوریتمهای گوگل هنوز بهاندازه کافی پیچیده نبودند که این صفحات پر از کلمات کلیدی را به همان شکلی که هستند تفسیر کند – یک روش هک برای مهندسی SERP ها و بنابراین این صفحات معمولاً رتبه بسیار بالایی دارند.
اما امروز اینطور نیست. عوامل دقیقی که گوگل در الگوریتمهای جستجوی خود استفاده میکند – که اغلب به آنها “سیگنالهای رتبهبندی یا فاکتورهای سئو” گفته میشود – یک راز کاملاً محافظتشده باقی میماند. اما آشکار است که وبسایتهایی که چگالی کلمه کلیدی را بالا میبرند و از کیورد استافینگ استفاده میکنند با جریمه روبهرو خواهند شد. درنتیجه، باید تا حد امکان از کیورد استافینگ در صفحات وب خود اجتناب کنید، زیرا احتمالاً نتیجه کاملاً معکوس با نتیجه مطلوب خواهد داشت.
از چند کلمه کلیدی در محتوای خود استفاده کنم؟
همانطور که قبلاً ذکر کردیم، هیچ قانون سخت و سریعی در مورد چگالی کلمه کلیدی وجود ندارد. برای پیچیدهتر کردن مسائل، تراکم کلمات کلیدی میتواند و باید بسته به ماهیت محتوای موردنظر تغییر کند. برای مثال، یک مقاله خبری بهموقع، ممکن است به کلمات کلیدی کمتری برای رتبهبندی بیشتر از یک محتوای همیشهسبز نیاز داشته باشد.
بااینحال، برخی از دستورالعملهای غیررسمی وجود دارد که میتواند به شما در تصمیمگیری در مورد استراتژی هدفگیری کلمه کلیدی خود کمک کند.
بسیاری از سئوکاران توصیه میکنند که در هر 200 کلمه یک کلمه کلیدی قرار دهید. بهعبارتدیگر، اگر یک صفحه وب از یک پاراگراف 200 کلمهای تشکیلشده باشد، نباید بیش از یک کلمه کلیدی داشته باشد. ممکن است بتوانید کلمات کلیدی بیشتری را وارد کنید (یعنی بدون جریمه شدن توسط گوگل)، اما تقریباً یک کلمه کلیدی به ازای هر 200 کلمه، معیار خوبی برای جامعه SEO در نظر گرفته میشود.
استفاده از انواع کلمات کلیدی در محتوای؟
هدفگذاری کلمات کلیدی هنوز اساس بسیاری از تکنیکهای سئوی امروزی را تشکیل میدهد، و یکی دیگر از بهترین روشهای سئو که باید از آن استفاده کنید، استفاده از انواع کلمات کلیدی است. بخش “جستجوهای مرتبط با” در پایین یک SERP میتواند باشد یک ابزار بسیار مفید برای یافتن انواع کلمات کلیدی جدید بر اساس واقعی جستجوهای انجامشده توسط کاربران باشد.
منظور از انواع کلمات کلیدی تغییرات جزئی در یک کلمه کلیدی و یا کلمات هم مفهوم با آن هستند. برای مثال، کاربری که در جستجوی ماشین دستدوم برای فروش است، ممکن است ، از عبارات جستجوی دیگری مانند خودرو دستدوم نیز استفاده کند.
هدف کلمه کلیدی پشت این جستجوها یکسان است. کاربر میخواهد یک ماشین دستدوم را پیدا کند و احتمالاً آن را خریداری کند. اما ممکن است کلمات کلیدی خود کاملاً متفاوت باشند. به همین دلیل مهم است که انواع کلمات کلیدی را مورد هدف قرار دهیم، زیرا این روشهای متعددی را پیشبینی میکند که در آن یک سرنخ بالقوه ممکن است کسبوکار شمارا در طول جستجوی گوگل پیدا کند، و دید بالقوه را برای جستجوهای قوی تجاری به حداکثر میرساند. همچنین در استفاده از کلمات کلیدی دست ما را بازخواهد گذاشت و مارا مجبور نخواهد کرد چگالی کلمه کلیدی را بسیار بالا ببریم.
بهطور خلاصه، شما میتوانید و باید از انواع کلمات کلیدی در صفحات وب و در کل سایت خود استفاده کنید تا دید و جذابیت را برای مخاطبان به حداکثر برسانید. اما همچنان باید فقط یک کلمه کلیدی یا نوع کلمه کلیدی را هدف قرار دهید.
خوشهبندی کلمات کلیدی چیست؟
وقتی از موتور جستجوی گوگل حرف میزنیم ارتباط میان کلمات بسیار مسئله مهمی در آن است. اعتقاد بر این است که الگوریتمهای گوگل به دنبال گروههایی از کلمات کلیدی مرتبط معنایی در محتوای وب هستند تا سرنخهای متنی در مورد اینکه آن محتوا چیست و چه کار میکند. این اساس مفهومی است که بهعنوان “خوشهبندی کلمات کلیدی” شناخته میشود.
این به این معنی است که گوگل انتظار دارد که کلمات کلیدی خاصی در رابطه با کلمات کلیدی دیگر وجود داشته باشند. بهاینترتیب، «خوشهبندی» کلیدواژههای مرتبط باهم میتواند راهی بسیار مؤثر برای افزایش دید باشد و از آن میتوان بهجای افزایش چگالی کلمه کلیدی استفاده کرد..
برای مثال، هنگامیکه در گوگل جستجو کنیم تا بلندترین ساختمانهای ایران را بیابیم که نتایج زیر را به ما ارائه میدهد:
همانطور که میبینیم، مجموعهای از نتایج تصویری به ما ارائهشده است که هرکدام شامل ارتفاع هر ساختمان و تصویر آن است.
فرض کنید شما بهعنوان مدیر بازاریابی محتوا برای یک شرکت معماری کار میکنید. شما میخواهید یک پست وبلاگی در مورد بلندترین ساختمانهای ایران رتبهبندی بالایی داشته باشد، بنابراین فهرستی در مورد بلندترین آسمانخراشهای ایران باید بنویسید. گوگل میداند که بلندترین ساختمان در تهران قرار دارد و نام آن برج میلاد است، بنابراین گوگل انتظار دارد این کلمه کلیدی در محتوای شما موجود باشد.
نتیجهگیری
تا به این جای کار ما بهخوبی با مفهوم چگالی کلمه کلیدی آشنا شدیم و نحوه محاسبه آن را یاد گرفتیم . چگالی کلمات کلیدی مانند سالهای قبل نیست و باید بهصورت منطقی باشد. امروزه گوگل بسیار هوشمند شده است و ارتباط معنایی کلمات را درک میکند و روشهایی مانند کیورد استافینگ و… دیگر گوگل را فریب نمیدهد. مهمتر از چگالی کلمات کلیدی شما کیفیت محتوا است اما به شیوهای که از کلمات کلیدی در آن بهصورت اصولی استفاده کرده باشیم.
منابع:
https://blog.hubspot.com/marketing/keyword-density
https://www.webfx.com/blog/marketing/what-is-keyword-density/